5 سنت دیوانه وار سال نو در کشورهای باستانی که نمی دانستید
1. آکیتا
ساکنان بابل و همچنین سومر، اکد و آشور یک بار سال نو را در پاییز جشن می گرفتند، اما بعداً این تعطیلات به بهار موکول شد. در هزاره دوم پیش از میلاد بابل جشن آکیتا در اولین روز ماه نیسان (مارس-آوریل) آغاز شد و جی. سوگز شاد بود. عظمت بابل تاریخ تمدن باستانی بین النهرین 11 روز متوالی، مانند تعطیلات سال نو است.
آکیتو با یکی از G. Suggs جالب همراه بود. عظمت بابل آیین تاریخ تمدن باستانی بین النهرین. مجسمه مردوک، بالاترین خدای پانتئون بابلی، از معبد اصلی گرفته شد و در طول تعطیلات با کشتی به خانه آکیتا برده شد. این معبدی است که در خارج از دیوارهای شهر قرار دارد. ظاهرا حتی خدا هم گاهی برای بیرون رفتن از شهر مفید است.
در رأس این دسته، پادشاه بابلی قرار داشت. هنگامی که مجسمه را به جای خود آوردند، کاهن اعظم پادشاه را با شلاق زد، گوش های او را کشید و به صورتش سیلی زد. اعتقاد بر این بود که اگر در همان زمان پادشاه نتواند در برابر فریاد و گریه مقاومت کند، سال مبارک خواهد بود.
اگر کشیش بیش از حد غیرت نمی کرد و رئیس دولت رنج نمی برد، سلطنت او به پایان رسیده بود. زیرا خدای مردوک افراد مغرور و افراد با آستانه درد بالا را دوست ندارد.
برای مردم عادی، تعطیلات شادتر G. Suggs بود. عظمت بابل تاریخ تمدن باستانی بین النهرین. او فصل کاشت و زراعی را باز کرد و همچنین با سنت بیرون رفتن از شهر، بررسی زمین های آنها و تفریح در هوای پاک همراه بود.
2. Upet-Renpet
Upet-Renpet، این اولین ماه سال در تقویم مصریان باستان است. این جشن زمانی برگزار شد که سیریوس، درخشانترین ستاره در آسمان شب، برای اولین بار پس از یک دوره ۷۰ روزه که در طی آن قابل مشاهده نبود، بر فراز نیل طلوع کرد. تقریباً اواسط تیرماه است که رودخانه طغیان می کند. و در این زمان است که فصل کشاورزی برای مصریان آغاز می شود.
Upet-Renpet، جشن باروری، و Wepet Renpet چیست؟ / Study.com این کلمه به معنای واقعی کلمه مانند افتتاحیه سال است.
مصری ها Upet-Renpet را با یک فستیوال باشکوه جشن گرفتند که در طی آن قرار بود مقدار زیادی آبجو بنوشند. این مربوط به یک اسطوره باستانی، E. Hornung است. داستان های مخفی مصر: تأثیر آن بر غرب
یک بار خدای خورشید Ra روی پای اشتباهی برخاست و تصمیم گرفت که بشر را کمتر نابود کند. فقط این است که مردم از نظر اخلاقی منحل شدند، از اطاعت او دست کشیدند و لازم بود آنها را مجازات کنند.
رع دخترش الهه جنگ و انتقام به نام سِخمت را برای این کار فرستاد. بعید است که کسی این فکر را بپذیرد که فردی که قادر به ایجاد بیابان با تنفس است نمی تواند با نوعی انسانیت کنار بیاید. سخمت به یک شیر بزرگ تبدیل شد و شروع به از بین بردن مردم در مقادیری کرد که روز بعد پس از اولین حمله او، بازماندگان شروع به مردن کردند زیرا E. Hornung به معنای واقعی کلمه غرق شد. داستان مخفی مصر: تأثیر آن بر غرب در خون هموطنان آنها که روز قبل کشته شدند.
با دیدن قتل عام ترتیب داده شده توسط دخترش، Ra تصمیم گرفت که کمی هیجان زده است و از او خواست که دست از کار بکشد. سخمت که با شخصیت تهاجمی خود متمایز بود، اطاعت نکرد. را متوجه شد که به سادگی نمی تواند با او کنار بیاید. به توصیه خدای خرد، توث، دخترش را دعوت کرد تا از قتل ها استراحت کند و جرعه جرعه ای سرد بنوشد.
راه آبجو قرمزش را که شبیه خونی بود که الهه دوستش داشت، ریخت تا اینکه سخمت چندین هزار کوزه نوشید. سخمت در مستی و از دست دادن توانایی حفظ یک وضعیت عمودی، به بازماندگان گفت: پس هر چه باشد، از اینجا بروید. همه را می بخشم و خوابم می برد.
پس بشریت نجات یافت و او دلیل دیگری داشت تا از رع دانا و مهربان تشکر کند. از آن زمان، مصریان باستان به افتخار این رویداد، جشنواره Upet-Renpet، فستیوال ها در مصر باستان / دایره المعارف تاریخ جهان را برگزار می کردند که با رقص، موسیقی، عیاشی و البته آبخوانی فراوان همراه بود. و آنها برای متقاعد کردن RH Wilkinson به یکدیگر طلسم هایی با سر یک شیر و طلسم هایی که روی پاپیروس حک شده بود دادند. خدایان کامل و الهه های مصر باستان در سال جدید سخمت انتقام جو را با ترفندهای کثیف معمول او ترتیب نمی دهند. مثلا طاعون نفرستید.
3. چونجی
Chunjie، جشن بهار یا سال نو چینی، یکی از قدیمی ترین تعطیلات است که تا به امروز جشن گرفته می شود. اعتقاد بر این است که بیش از 3000 سال پیش در زمان سلسله شانگ به وجود آمد.
جشن سال نو چینی همیشه بسیار بسیار بلند است. ساکنان این کشور آتش بازی می زنند، بخور می سوزانند، گونگ ها را می زنند، به طور کلی، تا آنجا که ممکن است سر و صدا ایجاد می کنند. این سنت برای H. Yuan یک منطق بسیار خاص، هرچند افسانه ای، دارد. فانوس جادویی نیلوفر آبی و داستان های دیگر از چینی هان.
روزی روزگاری در چین اژدهای خونخواری به نام نیان (کلمه چینی 年 به معنی سال) زندگی می کرد. او هر سال در تمام روستاهای محلی پرواز می کرد و دام، غلات و سایر مواد غذایی را می خورد. مخصوصا بچه ها ساکنان چین برای دلجویی از اژدها در بیرون از درب خانه هدایایی به او دادند.
اما یک بار در یکی از روستاها پیرمرد عجیبی ظاهر شد که گفت: تحمل این را بس است و به روستاییان قول داد که مشکل را با هیولا حل کند. مردم محلی، به طور طبیعی، او را غیرعادی می دانستند، زیرا کل اژدها در مورد خرافات چینی، به طول چندین کیلومتر، چشمگیرتر از برخی از پدربزرگ ها به نظر می رسد. اما پیرمرد فانوسها را روشن کرد، ترقهها را روشن کرد، شروع به زدن گونگ کرد و وقتی نیان از راه رسید، آنقدر از سر و صدا مات و مبهوت شد که تصمیم گرفت از گناه فرار کند.
پس از مدتی نیان گرسنه شد و خطر بازگشت به روستا را به جان خرید. آزاد کننده سالخورده دوباره با آتش بازی از او استقبال کرد، اما این بار اژدها نترسید. نیان می خواست پیرمرد را قورت دهد، اما او از او خواست که اول لباسش را در بیاورد، زیرا خوردن مردم با ژنده بی مزه است. اژدها موافقت کرد و پیرمرد لباس هایش را درآورد که لباس زیر قرمز را نشان داد.
دایه یک نقطه ضعف داشت، کروماتوفوبیا. اژدها از قرمز متنفر بود. با گریه پرواز کرد. و حریف او به مردم چین یاد داد که فانوس های قرمز و آتش بازی را بسوزانند، گونگ ها را بزنند و شنل های قرمز بپوشند تا پرستار بچه را در آینده بترسانند. نام این پیرمرد Hongjun Laozu بود، او یک افسانه افسانه ای منشاء سال نو قمری و افسانه نیان / ریشه های باستانی راهب تائوئیست بود.
Hongjun را به طور طبیعی ست توری ویکتوریا سیکرت نمیپوشید، بلکه شورت چینی میپوشید آیا چینیهای باستان زیر دامن/لباسهایشان لباس زیر میپوشیدند؟ / Quora dubi-kun. فقط قرمز
به دلیل این داستان است که سال نو چینی جشنی از تمام سایه های قرمز است. مردم خانهها را با فانوسهای قرمز تزئین میکنند، به عزیزانشان پاکتهای کاغذی قرمز با آرزوها و پول میدهند، پنجرهها را با پارچه قرمز میپوشانند، روی کاغذ قرمز تبریک مینویسند و لباسهای قرمز میپوشند. هنوز هم کار می کند: اگرچه تعداد زیادی شخصیت پرستار بچه وجود دارد که توسط رقصندگان در خیابان های جشن به نمایش درآمده است، آن اژدها دیگر هرگز دیده نشد.
4. سامهین
سامهین، جشنواره سلت های باستانی، به یاد P. Monaghan. دایره المعارف اساطیر و فولکلور سلتیک پایان برداشت محصول و آغاز نیمه تاریک سال است که هوا سرد و ترسناک است. این جشن در شب 31 اکتبر تا 1 نوامبر برگزار شد. از این تعطیلات، همانطور که می دانید، هالووین قرن ها بعد اتفاق افتاد.
جشن Samhain در دوران نوسنگی شروع شد و با آتشافزارها و قربانیها همراه بود. به بیان دقیق، مورخان هنوز با آر. هاتون بحث می کنند. ایستگاه های خورشید: تاریخچه ای از سال آیینی در بریتانیا، خواه سال نو سلتیکی در نظر گرفته شود، زیرا ایمبولک (1 فوریه)، بلتان (1 مه) یا لوگناساد (1 اوت) نیز می توانستند چنین باشند. اما Samhain به احتمال زیاد مهم ترین آنها بود.
در این شب هم ارواح نیاکان و هم انواع ارواح شیطانی در زمین پرسه می زدند. اولی باید سر میز جشن تغذیه می شد و دومی باید با آهن و نمک می ترسید. در غیر این صورت، هر دوی آنها به شما بسیار بد می کنند. در این زمان رسم بر این بود که شب هنگام مراسم آرام کردن مردگان و افسانه هایی درباره اجداد انجام می دادند تا بفهمند فراموش نشده اند. و همچنین برای انجام فالگیری های مختلف، زیرا ارواح می توانند به نگاه کردن به آینده کمک کنند.
سلت ها پی.موناگان را در شب اول نوامبر محاکمه کردند. دایره المعارف اساطیر سلتیک و فولکلور تا حد ممکن لباس ترسناکی به تن می کند. حداقل لباسهایتان را به بیرون بچرخانید. اگر خوش شانس باشید، مرده ها خودشان را می گیرند و توهین نمی کنند.
مامرها در یک جمعیت جمع شدند، جمجمه اسبی را با خود به چوب بردند و با آن در روستاها قدم زدند. نام این مراسم اسب خاکستری بود. کسانی که به این اسب می آمدند باید هم به آن غذا می دادند و هم کسانی که آن را هدایت می کردند.
در غیر این صورت، مامرها شروع به توهین به صاحبان خانه و به صورت شعر کردند و آنها نیز باید به آنها پاسخ می دادند. مردان جوانی که با اسب راه می رفتند لباس زنانه می پوشیدند و دختران لباس مردانه.
اما کنده کاری چراغ کدو تنبل معروف جک آنچنان سنت باستانی نیست. اولین چراغ قوه و ماسک مشابه توسط R. Hutton شروع شد. ایستگاه های خورشید: تاریخچه ای از سال آیینی در بریتانیا که فقط در قرن نوزدهم از شلغم، روتاباگا یا چغندر علوفه تهیه می شد.
5. Saturnalia
برای مدت طولانی، رومیان باستان سال نو را در اول مارس جشن می گرفتند. با این حال، ژولیوس سزار که به قدرت رسید، تقویم ژولیانی خود را معرفی کرد که در آن شمارش معکوس روزها از اول ژانویه شروع می شد. آنها از 17 دسامبر شروع به جشن گرفتن کردند تا خود را با انتظارات دردناک عذاب ندهند. جشن های هفدهم تا بیست و سوم به افتخار خدای زحل، قدیس حامی کشاورزی، Saturnalia نامیده می شد. در این زمان تمام کارهای مزرعه رو به پایان بود و مردم در حال استراحت بودند.
در ساتورنالیا، رومی ها هدایایی رد و بدل می کردند، نوشیدنی می نوشیدند و خوش گذرانی می کردند. از جمله هدایا S. Blake بود. تاریخ طبیعی رزمی: دایره المعارف و و پلینی / قلک آرتوسا، شانه، خلال دندان، کلاه، چاقوهای شکاری، تبر، لامپ های مختلف، توپ، عطر، پیپ، خوک زنده، سوسیس، طوطی، میز، فنجان، قاشق، لباس، ، ماسک و کتاب. ثروتمندان می توانستند بردگان یا حیوانات عجیب و غریب مانند شیرها را بدهند. نه تنها هدیه دادن، بلکه شعر کوتاه خود را نیز به آن ضمیمه کنید.
شاعر معروف کاتولوس به نوعی آر.الیس را گرفت. A Commentary on Catullus مجموعه ای از اشعار بد از بدترین شاعر تمام دوران از یک دوست است، این شوخی رومیان است.
قمار که در زمانهای معمولی مورد توجه قرار نمیگرفت، در Saturnalia مجاز بود. جشن گیرندگان نیز تاسیتوس را انتخاب کردند. سالنامه پادشاه و ملکه جشن از بین مهمانان به قید قرعه و دستورات آنها مانند این را در آب سرد بیندازید! یا برهنه کن و آواز بخوان! باید بدون چون و چرا انجام می شد.
پس از Saturnalia، در 1 ژانویه، SJ Green جشن گرفته شد. Ovid, Fasti 1: یک روز تفسیری از خدای دو چهره ژانوس، زمانی که تمام آرزوها، به گفته رومیان، محقق شد. مردم به یکدیگر انجیر و عسل می دادند و سخنان نیکو رد و بدل می کردند. و برای ژانوس شیرینی و پول به معبد آوردند تا از او دلجویی کنند، زیرا او در آغازهای جدید از او حمایت می کرد.
اما آن روز یک روز تعطیل نبود. رومیها استدلال میکردند که حداقل باید کار کمی انجام شود، زیرا بیکاری برای بقیه سال یک فال بد در نظر گرفته میشد.