چرا توضیح دادن چیزی برای دیگران برای ما سخت است

چرا توضیح دادن چیزی برای دیگران برای ما سخت است

مطمئناً شما حداقل یک بار بیهوده تلاش کرده اید که به یکی از دوستان خود توضیح دهید که چگونه کار می کند. به نظرتان آمد که همه چیز را راحت تر از همیشه توضیح دادید، اما او هنوز نتوانسته آن را تا آخر برساند. این نیست که دوستت خیلی خنگ است. شما به سادگی در معرض یک تحریف شناختی به نام نفرین دانش هستید.

معلمان اغلب با او روبرو می شوند. فراموش می کنند که سطح دانش دانش آموزان با خودشان بسیار متفاوت است. بنابراین، آنها از اصطلاحات و عبارات پیچیده استفاده می کنند که همیشه برای مبتدیان واضح نیست. و این تحریف همه ما را تحت تأثیر قرار می دهد.

به نظر ما دیگران هم مثل ما می دانند.

این دقیقا همان خطای فکری است که به آن نفرین دانش می گویند. در سال 1990، الیزابت نیوتن، روانشناس، EL نیوتن را نشان داد. جاده صخره ای از اقدامات به نیات عمل او در طول آزمایش. در چارچوب آن، برخی از شرکت کنندگان باید ریتم یک آهنگ معروف را روی میز بزنند، در حالی که برخی دیگر باید نام آن را حدس می زدند.

و اولین نفر باید حدس می زد که احتمال اینکه آهنگ آنها حدس زده شود چقدر است. به طور متوسط، آنها یک احتمال 50٪ نام بردند. در واقع، از 120 آهنگ، شنوندگان تنها سه آهنگ را حدس زدند. یعنی احتمال واقعی 2.5 درصد بود.

چرا انتظارات و واقعیت اینقدر متفاوت بود؟ واقعیت این است که نوازندگان سازهای کوبه ای ملودی را که می خواستند منتقل کنند در سر خود می چرخیدند و ضربه زدن روی میز مکمل آن بود. تصور اینکه این آهنگ ممکن است شناخته نشود برای آنها سخت بود. اما برای شنوندگان این نوعی کد مورس نامفهوم بود. او در مورد آنچه پشت سر او بود کم گفت. کسانی که اطلاعات بیشتری دارند درک کسانی که اطلاعات کمی دارند یا اصلاً اطلاعات ندارند دشوار است.

ما دیدگاه دیگران را فراموش می کنیم

هر کس از منشور ادراک خود به جهان می نگرد. برای اینکه به یاد داشته باشید که اطرافیان شما تجربه متفاوتی دارند، باید آگاهانه فشار بیاورید. بنابراین، آموزش آنچه که خودتان می دانید و حتی SAJ Birch، P. Bloom را به کسی آموزش دهید، دشوار است. نفرین دانش در استدلال در مورد باورهای نادرست / علم روانشناسی که او هیچ اطلاعی از آن ندارد. درک و پیش بینی رفتار او زمانی که قبلاً با دانش مورد نفرین قرار گرفته اید دشوار است.

به عنوان مثال، برای یک ورزشکار حرفه ای، حرکات مبتدیان ممکن است مضحک و به طرز آشکاری ناقص به نظر برسد. فقط این است که او قبلاً بر تکنیک صحیح تسلط یافته است و به یاد نمی آورد که بدون این دانش عمل کردن چگونه است.

در همه زمینه ها این اتفاق می افتد. مدیران و کارمندان، بازاریابان و مشتریان، دانشمندان و افرادی که چیزی را برایشان توضیح می‌دهند، همه در حین برقراری ارتباط از انحراف اطلاعات رنج می‌برند، مانند آهنگسازان و شنوندگان آنها.

اما با این می توان مبارزه کرد

  • این سوگیری شناختی را به خود یادآوری کنید. همه مثل شما نمی دانند.
  • اگر در یک کنفرانس صحبت می کنید یا به سادگی چیزی را برای افراد غیر حرفه ای توضیح می دهید، همیشه اصطلاحات و مفاهیم دشوار را رمزگشایی کنید. حتی اگر این اطلاعات برای شما واضح به نظر برسد.
  • مثال های خاص بزنید. نحوه اجرای این ایده در زندگی واقعی را به اشتراک بگذارید. حقایق خشک را بیان نکنید، بلکه داستان ها را بیان کنید: آنها واضح تر هستند و بهتر به خاطر سپرده می شوند.
  • در هنگام آموزش به کسی بپرسید که آیا همه چیز واضح است؟ از فرد بخواهید آنچه را که گفته است با کلمات خود تکرار کند.
  • خود را به جای کسی که با او صحبت می کنید بگذارید. دیدگاه و سطح دانش خود را برای درک بهتر واکنش های او ارائه دهید.

Kozmik Panda کتابی در مورد اینکه چگونه مغز خودمان ما را فریب می دهد، دارد. در آن، بر اساس علم، ما انواع سوگیری های شناختی را یک به یک تجزیه و تحلیل می کنیم و به شما می گوییم که چگونه از دام های تفکر اجتناب کنید.